(شعره پاشا) عاشقانه

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

دو بیتی

یار باز بیقرار و افسرده حال /نشسته ام لب جوی خیال/ به امید دیدن آن )یار( بی مثال/ که پرکشید ز آغوشم سبکبال/

همدان

همدان میخوام بگم براتون ازهمدان شهر شیران و دلیران باباطاهر و بو علی سینا جوزیاش تو رامیشان. بگم از گنج نامه و غار علیصدرش شهرک مدنی و نونو پارک قشنگش کورنگ و کرد آباد و داقدابادش خضر و شهرک و عباس آبادش بگم از اینجا و از اونجاش وسط و اول و اخراش اینا همش از زیبای و خداش

معرفی

معرفی سلام دادا میدونی کیم مهدی اقا. چاکرو دوست شما. مهدی ام جوزی ام اقا . کارگرم من به خدا ، کارگر خیاطیم . کار میکنم با رنج و غم. پول میگیرم بازور و جنگ. اومدم من به خودم، دیدم که من عملی شدم. پول میدم جنس میگیرم، نعشه میشمهوا میرم. نمیدونی تا کجا میرم. من این حالو نداشتم. جنسامو جا گذاشتم . درسامومن نخوندم . پولامو جمع نکردم. چیشد که حااااال نکردم.

عمر کوتاه

این دو روز عمر را پر پر نکن/ شعرتلخ زندگی از بر نکن/ رنج و مرگ و درد را درسر نکن/ مرغ عشقه زندگی بی پر نکن/ هرکسی را محرم اسرار نکن/ سر و راز زندگانی پیش کس رسوا نکن/ رنح و درد و غم چرا؟/ تکیه بر عالم چرا؟/ همدم غمها نشو / بی کسو تنها نشو/غم که در دل خانه کرد/یاد و نام حق از دلت خالی نکن